مووی کاتیج

داستان فیلم در مورد اعضای بی‌کار خانواده بی‌پوله...

یک هنرپیشه تلویزیونی رنگ باخته و بدلکارش در تلاش برای رسیدن به شهرت و موفقیت در سالهای پایانی عصر طلایی هالیوود در سال 1969 در لس آنجلس هستند.

یه کارگردان تئاتر و همسر بازیگرش قصد دارن از هم جدا بشن. این زوج به طور کامل از هم فاصله می‌گیرن اما روند این جدایی برای جفتشون سخته...

وقتی اختراع اسرارآمیز ون هلسینگ، «پرتو هیولاسازی» به هم می‌ریزد، دراک و دوستان هیولایی‌اش همگی به انسان تبدیل می‌شوند و جانی تبدیل به یک هیولا می‌شود. دراک با بدن های جدید و نامتناسب آنها، قدرت هایش را از دست داد.

گروهی از دوستان که به طور منظم برای شب‌های بازی ملاقات می‌کنند، زمانی که به ظاهر برادر یکی از آنها توسط گانگسترهای خطرناک ربوده می‌شود، درگیر یک معمای زندگی واقعی می‌شوند.

در بحبوحه آخرین نقشه نیکی، کلاهبردار کهنه کار، زنی از گذشته او - که اکنون یک زن مرگبار موفق است - ظاهر می شود و برنامه های خود را برای یک حلقه پرتاب می کند.

روبی به عنوان یک CODA (کودک بزرگسالان ناشنوا) تنها فرد شنوا در خانواده ناشنوای خود است. هنگامی که تجارت ماهیگیری خانواده در معرض تهدید قرار می گیرد، روبی خود را در میان دنبال کردن عشق خود به موسیقی و تمایل به رفتن به کالج برکلی می بیند.

دو ستاره شناس سطح پایین باید به یک تور رسانه ای غول پیکر بروند تا به بشریت از نزدیک شدن یک دنباله دار که سیاره زمین را نابود می کند، هشدار دهند.

داستان فیلم درباره دو دلال صنایع جنگ‌افزاره که برنده یه قرارداد 300 میلیون دلاری می‌شن اما...