مووی کاتیج

داستان این فیلم از این قرار است که مسافر زمانی از آینده به دو دوست بسیار صمیمی به نام بیل با بازی الکس وینتر و تد با بازی کیانو ریوز می گوید که یکی از موسیقی های آنها می تواند دنیا را نجات دهد و همچنین به جهان هستی توازن بخشد و …

در یک جاده متروکه، ماشین حمل و نقل زندان مورد حمله ای وحشیانه قرار می گیرد. مارتین ، پلیسی که رانندگی می کرد، زنده می ماند و سعی میکند موقعیت خود را تقویت کند در حالی که حمله کنندگان به دنبال راهی برای کشتن او هستند...

«بروس وین» به عنوان شوالیه تاریکی شهر گاتهام به نبرد با جنیاتکاران بر می‌خیزد و با اولین دشمن بزرگ خودش، یعنی جوکر روبرو می‌شود...

یک دختر ناشنوای پاکستانی در هند گم می شود و هیچ راه برگشتی پیش رویش نیست. یک مرد متعهد و بزرگوار به خود قول می دهد تا او را به سرزمین مادری اش نزد خانواده اش برگرداند...

داستان فیلم در زمان آینده ای نزدیک روایت می شود و درباره گروهی است که قصد دارند یک روستای دورافتاده به نام باکورائو در برزیل را از طریق قتل‌عام ساکنانش از نقشه محو کنند ولی ...

A.X.L. یک سگ secret است که توسط ارتش برای کمک به حفاظت از سربازان tomorrows ساخته شده‌است . کد گذاری شده توسط دانشمندانی که او را اختراع کردند , A.X.L. برای حمله , اکتشاف , لجستیک , و تجسم پیشرفته‌ترین و generation هوش مصنوعی است . بعد از یک آزمایش اشتباه , A.X.L. کشف شد که در بیابان تنها توسط یک بیگانه خوش‌قلب به نام مایلز ( الکس Neustaedter ) پنهان شده‌است , کسی که بعد از فعال کردن فن‌آوری جفت ساز خود راهی برای ارتباط با او پیدا می‌کند . این دو با هم یک دوستی ویژه براساس اعتماد , وفاداری و شفقت ایجاد می‌کنند . کمک به روان شناسان برای کسب اطمینان از عدم اعتماد به نفس , برای حفاظت از هم‌صحبت جدید خود , از جمله روبرو شدن با دانشمندانی که او را ایجاد کرده‌اند و چه کسی کاری برای برگرداندن او انجام خواهد داد , به طول خواهد انجامید . با

زوجی که در انتظار به دنیا آمدن اولین فرزند خود هستند سراسر آمریکا را برای پیدا کردن محل مناسبی برای شروع خانواده خود سفر می کنند.در میان مسیر آنها با دوستان قدیمی برخورد می کنند که به آنها در پیدا کردن "خانه" کمک می کنند...

«آستين پوئرز» (مايزر)، عکاس مد، مقيم لندن پر تحرک و امروزي و مأمور آژآنس جاسوسي معتبر بين المللي در دهه ي ۱۹۶۰ که اکنون در دهه ي ۱۹۹۰ اعتبارش را از دست داده، مطلع مي شود نابغه ي جنايت و همزاد او، «دکتر شيطان» (مايزر) راز جذابيت او را دزديده و به عنوان آخرين نقشه ي شيطاني به سال هاي دهه ي ۱۹۶۰ برگشته؛ بنابراين «پوئرز» هم براي به دست آوردن دوباره ي جذابيتش، بايد در زمان به عقب برگرد.

نسل بشر در حال نابود شدن به دست تایتان ها است. اکنون امید بشریت به پسری جوان بنام "ارن ییگر" است، کسی که مصمم است می تواند این مشکل را حل کند...

گروهی که برای ماموریت علمی برای پیداکردن گلی که آن را ارکیده ی خونی می نامند به برونئو فرستاده می شوند ولی به ماری روبرو می شوند که...