مووی کاتیج

داستان‌ فیلم در آینده‌ی نزدیک رخ می‌دهد. فردی موفق می‌شود که کلونی پیشرفته‌ای از ربات‌های انسان نما را طراحی کند. هنگامی که دختر او گم می‌شود، وی تصمیم می‌گیرد که بازرسی خصوصی به نام دیوید کارمایکل را استخدام کند. دیوید وظیفه دارد که دخترک گمشده را پیدا کرده و به خانه بازگرداند و در این راه با یکی از ربات‌های پیشرفته، همکاری می‌کند...

زندگی یکنواخت چارلی رئیس بانک یک فروشگاه وقتی دگرگون می‌شود که دوست قدیمیش مرگشان را جعل کرده و هویت جدیدی برای خودشان می‌سازد. اما…

هنگامی که خدمه سفینه فضایی به خانه باز می‌گردند شاهد انفجاری عظیم می‌شوند که همه چیز را در هم می‌ریزد. کاپیتان کرک مامور می‌شود که عامل این خرابی را که گویا یکی از خودی‌ها است، پیدا کند و در حین اینکار درگیر ماجراهایی می‌شود...

ریدیک شخصی که توسط همنوعان خود خیانت دیده است و در سیاره‌ای ویران شده، رها گشته. برای زنده ماندن با بیگانه‌هایی به مقابله میپردازد و حتی به فردی خطرناک‌تر و پرقدرت‌تر تبدیل می‌گردد...

رز زنی لال است که در حرفه‌ی لباس زنانه و فشن فعالیت دارد. او امیدوار است که در آینده طراح لباس شود اما یک حادثه‌ی تصادف رانندگی باعث می‌شود صورتش آسیب ببیند. او موافقت می‌کند که یک درمان سلولی جدید که هنوز در مرحله‌ی آزمایش قرار دارد را دریافت کند و این درمان باعث می‌شود که او زیبا‌تر و قوی‌تر از همیشه شود اما یک اثر جانبی نیز گریبان گیر رز می‌شود.

زمانی که آزمایشاتی جهت به‌دست آوردن درمانی برای آلزایمر بر روی میمون‌ها انجام می‌شود، یک میمون که از لحاظ ژنتیکی جهش یافته است،‌ هوش بالایش را به کار می‌گیرد تا بقیه هم نوعانش را برای رسیدن به آزادی رهبری کند.

داستان فیلم در زمانی رخ می‌دهد که انسان‌ها در پایین نردبان تکاملی قرار دارند در این بین یک زن جوان و عادی به جرم ترور ملکه جهان مورد هدف قرار می‌گیرد چرا که وجود او تهدیدی برای پایان دادن به سلطنت ملکه است.

دو دهه پس از اولین حمله روز استقلال، زمین با تهدید خورشیدی جدیدی مواجه شده است. آیا انسان‌ها می‌توانند در برابر این تهدید عظیم از خود دفاع کنند؟

سال ۲۰۱۰ لوس آنجلس است، داستان در مورد چهار دوست است که با بد شانسی درحال سپری کردن بزرگسالی خود هستند. آدام از دوست دخترش جدا شده، جیکوب که در زیرزمین زندگی می‌کند، لو مرد نخست حذب و نیک که باز نشسته شده و همسری به نام کارنی دارد که همیشه در حال کنترل اوست. این چهار نفر برای اینکه آخر هفته به یاد ماندنی رو داشته باشن به پیک نیک می‌روند و اونجا بعد از خوردن... چشم در سال 1986 باز می‌کنند و...

در یک آرمان‌شهر که احساساتی وجود ندارد، دو نفر پس از اینکه یک بیماری موجب می‌شود احساسات و عواطفشان را به دست آوردند، عاشق یکدیگر می‌شوند و همین موضوع باعث ایجاد تنش میان آن‌ها و جامعه‌شان می‌شود.